بررسی بحران جانشینی در دوره خوارزمشاهیان ( 628 – 491 ه.ق )
پایان نامه
- وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه اصفهان - دانشکده ادبیات و علوم انسانی
- نویسنده پیام نقدی
- استاد راهنما فریدون الهیاری اصغر فروغی ابری لقمان دهقان نیری
- تعداد صفحات: ۱۵ صفحه ی اول
- سال انتشار 1390
چکیده
چکیده فرمانروائی خوارزمشاهیان که فرزندان انوشتگین غرچه بودند در مقایسه با سایر دولتهای ترک حائز اهمیت خاصی است . وجه مشخصه آن مرزی بودن این حکومت است . سلسله خوارزمشاهی در مراحل تکوین خود تغییرات زیادی داشته و طرز تشکیل و تشکّل سپاه آن نیز حائز موقعیتی ممتاز است . انوشتگین غلامی بود که در تابعیت خاندان سلجوقی به سر می برد و پسر وی قطب الدین محمد به خوبی توانست مقام و موقعیت خود را به عنوان خوارزمشاه حفظ کند . پسر وی آتسز در اندیشه تأسیس حکومتی مستقل در ولایت مرزی خوارزم بود که در زمان ایل ارسلان در این راه گامهای مهمی برداشته شد . علاءالدین تکش این دوره انتقالی را ادامه داده و به عنوان فرد برجسته خاندان ، دارای سیمایی متمایز است . وی توانست با حذف قدرت سلاجقه عراق در 590 ه.ق ، قدرت خوارزمشاهیان را تثبیت کند . اما سلطان محمد خوارزمشاه پسر تکش که از بینش سیاسی و قابلیت و تدبیر پدر محروم بود نتوانست با لیاقت و کاردانی از امکانات موجود استفاده کند . وی که در آرزوی فتح مصر و شام و چین بود ، با کارهای نابخردانه خود باعث حمله مغولان به سرزمین های اسلامی و قتل صدها هزار نفر از مسلمانان شد . پسر وی سلطان جلال الدین نیز علی رغم تلاش فراوان نتوانست به اوضاع حکومتش سروسامانی دهد . یکی از وقایعی که خوارزمشاهیان مانند بقیه حکومتها با آن روبرو بودند مسئله جانشینی بود . با اینکه جانشینان مشخص بودند ، بنابه دلایلی در این باب اختلافاتی پیش می آمد . در این اختلافات سپاه و زنان درباری نقش بسیار مهمی داشتند . بعد از مرگ ایل ارسلان همسر وی در غیبت تکش ، پسرش سلطانشاه را بر تخت نشاند و این مقدمه بیست سال مبارزه تکش با سلطانشاه شد . با مرگ تکش نیز بین سلطان محمد و برادرزاده اش هندوخان که پسر ملکشاه پسر ارشد تکش بود و برای همین خود را مستحق خوارزمشاهی می دانست ، اختلافاتی پیش آمد که با پناهنده شدن هندوخان به غوریان پای این سلسله نیز به دخالت در این موضوع کشیده شد که در آخر به نابودی غوریان انجامید . در این بین خلافت عباسی نیز به آتش این اختلافات دامن می زد . ترکان خاتون مادر سلطان محمد نیز به خاطر اینکه مادر جلال الدین کنیزی هندی بود ، با جانشینی وی مخالف بود و سلطان محمد نیز بر اثر فشار مادرش مجبور شد وی را برکنار و برادرش ازلاغ شاه را به ولی عهدی بگمارد. ولی بعد از حمله مغول سلطان محمد که تنها جلال الدین را حریف مغولان می دانست در اواخر عمر رکن الدین را برکنار و جلال الدین را به جانشینی انتخاب می کند . کلیدواژه : خوارزم ، خوارزمشاهیان ، غوریان ، تکش ، سلطانشاه ، سلطان محمد
منابع مشابه
مکتب اعتزالِ خوارزم در روزگار خوارزمشاهیان(628-490 هـ .ق)
مکتب کلامی اعتزال یکی از شکوفاترین و پررونقترین دورههای تاریخی خود را در سرزمین خوارزم و در روزگار خوارزمشاهیان سپری نموده است. این منطقه، نظر به موقعیت جغرافیایی و اقتصادی و تعاملات تجاری با اقوام و ممالک شرقی خاصه با اروپای شمالی- که صحنه نفوذ میراث فکری یونان بود- ملتها، ادیان و مذاهب گوناگون را در خود جای داده بود. این عوامل با توجه به زمینههای فکری و فرهنگی، امنیت اجتماعی و ثبات سیاسی ...
متن کاملبحران جانشینی در دوره صفویه
تاریخ تحولات سیاسی ایران و جهان بیانگر این واقعیت انکار ناپذیر است که رقابتها و کشمکش ها و بحرانهای جانشینی یکی از مهمترین مباحث چالش بر انگیز در تمام حکومتها بوده و حتی امروز نیز در بسیاری ازکشورهای سلطنتی جهان صادق است. منازعات مذکور که در بیشتر مواقع به بحران شص اساسی سیاسی تبدیل می گردید، در پرتو مجموعه ای از عوامل و از جمله: فقدان قوانین مدون و مشخص جانشین، قدرت استبدادی سلاطین، منافع و مط...
مسئله مرکزیت و استمرار قدرت در حکومت خوارزمشاهیان (628-596 ق)
قلمرو جغرافیایی هر حکومت و انتخاب مرکزیتی مناسب برای آن میتواند ضامن استقرار قدرت و تداوم حاکمیت باشد، امری که به نظر میرسد در حکومت خوارزمشاهی (628-596 ه. ق) چندان مورد توجه قرار نگرفته است. خوارزمشاهیان که انتظار میرفت به یکی از بزرگترین حکومتهای تاریخ میانه ایران تبدیل شوند، با شکست از مغولان صحرانشین، جریان تغییرات تاریخ ایران را به مسیری دیگر هدایت کردند. آنها پس از شکست حکومت سلجوقی ...
متن کاملبحران های جانشینی در دوره ی هخامنشی
مقدمه : مسأله جانشینی همواره یکی از مسایل تاثیرگذار خاندانهای حکومتگر در نظام سیاسی بوده است. در تاریخ ایران نیز دورهی هخامنشی از این قاعده مستثنی نیست. در میان رویدادهای داخلی و خارجی شاهنشاهی هخامنشی مسأله جانشینی از حساسیت و توجه ویژهای برخوردار بوده است. چرا که گزینش و بر تخت نشینی شاهنشاه جدید میتوانست پیامدهای وسیعی در زمینههای گوناگون دربرداشته باشد. در این میان گروههای بزرگان ...
15 صفحه اولفرّه مندی در شاهنامه فردوسی و بحران جانشینی
مسأله جانشینی و ولیعهدی شاهان در شاهنامه فردوسی، یکی از مشکلات اساسی در ساختار سیاسی آن دولت به شمار میرفت که در مقاطعی دولت و کشور را با بحران و جنگ داخلی مواجه میساخت. پادشاهان و بزرگان کشور، بر اساس قاعدهی داشتن فرّه ایزدی و نژاد(فرّه شاهی)،<span style="font-size: 14.0pt; line-height: 115%; mso-ascii-font-fam...
متن کاملمسئله مرکزیت و استمرار قدرت در حکومت خوارزمشاهیان (628-596 ق)
قلمرو جغرافیایی هر حکومت و انتخاب مرکزیتی مناسب برای آن می تواند ضامن استقرار قدرت و تداوم حاکمیت باشد، امری که به نظر می رسد در حکومت خوارزمشاهی (628-596 ه. ق) چندان مورد توجه قرار نگرفته است. خوارزمشاهیان که انتظار می رفت به یکی از بزرگ ترین حکومت های تاریخ میانه ایران تبدیل شوند، با شکست از مغولان صحرانشین، جریان تغییرات تاریخ ایران را به مسیری دیگر هدایت کردند. آنها پس از شکست حکومت سلجوقی ...
متن کاملمنابع من
با ذخیره ی این منبع در منابع من، دسترسی به آن را برای استفاده های بعدی آسان تر کنید
ذخیره در منابع من قبلا به منابع من ذحیره شده{@ msg_add @}
نوع سند: پایان نامه
وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه اصفهان - دانشکده ادبیات و علوم انسانی
کلمات کلیدی
میزبانی شده توسط پلتفرم ابری doprax.com
copyright © 2015-2023